مهرطلبی؛ نشانههای افراد مهرطلب چیست؟ درمان و راهکار
مهرطلبی ؛ نشانههای افراد مهرطلب چیست؟ درمان و راهکار
تا به حال آدمهای مهربانی رو دیدید که بعد از هر لطف انتظار جبران و محبت دارند؟ یا برای آن که دوست داشته شوند دست به هر کاری میزنند؟ ما در این مقاله و ویدیو به شما مهرطلبی را معرفی کرده و به شما در درمان آن کمک خواهیم کرد.
پناهشو 58
زمان مطالعه : 15 دقیقه
در این قسمت از پناه شو
راجع به این مسائل صحبت شده :
- علل تحقیر در رابطه؛
- ریشه مهرطلبی؛
- آیا مهرطلبی قابل درمان است؟؛
- رفتار با افراد مهرطلب؛
- تفاوت افراد مهرطلب و مهربان؛
- من برای تمام آدمها حال خوب آرزو می کنم؛
- راهکاری برای رهایی از مهرطلبی؛
- مهرطلبی به چه معنی است؟؛
- وابستگی.
مهرطلبی به چه معنی است؟
افراد مهرطلب افرادی هستند که تنها به دنبال دریافت مهربانی و توجه میباشند و میخواهند یک جوری به دیگران بگویند من را دوست داشته باش چون من آدم مهربانی هستم! این که دیگران ما را دوست داشته باشند مشکلی ندارد و خیلی هم خوب است؛ همه آدمها میخواهند دوست داشته شوند و دوست داشته باشند اما مشکلی که وجود دارد این است فرد مهرطلب با رفتاری کاملا متفاوت و با مهربانی و سرویس بیش از اندازه ما را وادار به دوست داشتن خود میکند.
بیشتر آدمهای مهرطلب، افراد مغرور و خودشیفتهای هستند. این که انسان مهربان باشد خیلی هم خوب است و حتی یکی از صفاتی است که انسانهای خوب آن را دارا هستند اما افراد مهرطلب مهربانی میکنند که فقط تاییدشان کنید و اگر این تأیید را نگیرند حالشان بد میشود؛ شاید در ظاهر نشان ندهند و قبول نکنند که منتظر توجه و جبران از سوی دیگران میباشند اما در ته دل منتظر است که به او توجه کنند.
ریشه مهرطلبی از کجاست؟
ممکن است فرد در رابطه عاطفی با کسی بوده باشد که مجبور به باجدهی میشده و بردهوار رفتار میکرده پس شخصیت و عادتهای فرد تغییر کرده است.
شخص تمام تلاشش این بوده کسی باشد که طرف مقابلش میخواهد و تمام تقصیرات را خود به گردن بگیرد اما بعد از پایان رابطه و ترک شدن به این نتیجه رسیده است حتماً به اندازه کافی خوب نبوده و بعد از وارد شدن در رابطه بعدی سعی میکند سرویس بیشتری ارائه دهد.
گاهی افراد فکر میکنند با همین خصوصیات که مهرطلبی نامیدهایم یعنی با تایید کردن، احترام بیش از اندازه گذاشتن و اطاعت همهجانبه پارتنرشان را جذب میکند در صورتی که این باور کاملاً اشتباه است.
آیا مهرطلبی ژنتیکی است؟
خیر؛ هیچ منبع علمی تایید نکرده که بیماری مهرطلبی ریشه در ژنتیک افراد دارد اما میتوان گفت این بیماری یادگاری از دوران کودکی است.
افراد مهرطلب یاد میگیرند که همیشه دیگران را راضی نگه دارند و این موضوع را در دو صورت آموزش میبینند:
اولین دلیل این است که ریشه در کودکی دارد و از دوران کودکی از جامعه و پدر و مادر میآموزد که برای یک بچه خوب بودن باید سرویس بدهند؛
برای مثال” اگر تو به بزرگتر احترام بگذاری و جایت را به بزرگتر بدهی بچه خوبی هستی”.
آموزش این که تو به عنوان یک انسان باید به یک فرد سالمند کمک کنی برای این که شخص از تو محقتر است برای نشستن کاملا صحیح است اما جایی این آموزش اشتباه است که برای این کار پاداش اشتباه به کودک میدهیم؛
یعنی به کودک آموزش میدهیم برای این که بچه خوبی باشد باید حتماً به دیگران سرویس دهد و خدمتی ارائه کند. این موضوع باعث میشود ریشههای مهرطلبی بزرگ شود و شخص حتی پس از ازدواج، بچهدار شدن حتی در دوران سالمندی این مشکل را با خود حمل میکند و اضطراب درونی فرد بیشتر میشود چرا که یک زمانی فقط توقع داشت والدین به او توجه کنند اما بعدها از همسر، فرزند و افراد بیشتری این توقع توجه را خواهد داشت.
آیا مهرطلبی قابل درمان است؟
صد در صد که مهرطلبی قابل درمان است و با مراجعه به درمانگر، بالا بردن عزت نفس و مطالعه میتوانید آن را درمان کنید. بزرگترین موضوعی که در این راه میتواند به شما کمک کند دانستن این که فرد مهرطلبی هستید میباشد؛ یعنی هنگامی که پی بردید شخص مهرطلبی هستید نیمی از راه را پیمودهاید. ما آدمها یک عمر به خود میگوییم که مهربان هستیم، خیر و صلاح طرف مقابل را میخواهیم، هرکاری تواستیم برای دیگران کردیم و هیچکس حواسش به ما نبوده اما از یک جایی باید صبر کنیم و دست نگه داریم؛ چرا که این کارها گروکشی عاطفی است و وقتی همیشه از دیگران درقبال هرچیزی توقع جبران داریم یعنی ما یک فرد مهرطلب هستیم و باید آن را درمان کنیم.
مهرطلبی هیچ حد مجازی ندارد اما مهربانی و این که بدون توقع به دیگران مهر بورزید در مقابل مهرطلبی قرار دارد؛ یعنی به همان اندازه که اجازه ندارید مهرطلب باشید اجازه دارید هر کاری که میتوانید برای دیگران انجام دهید تا هم حال بقیه و هم حال خودتان خوب باشد.
تفاوت افراد مهرطلب و مهربان
افراد مهرطلب به ندرت قبول میکنند که مهرطلب هستند و معمولاً ادبیات همچون”من مهربانم، من صلاح دیگران را میخواهم، میخواهم هر کاری میتوانم برای حال خوب دیگران انجام دهم”دارند.
افراد مهرطلب هر کاری میتوانند برای دیگران انجام میدهند اما مشکل از جایی شروع میشود که بازخورد مورد نظر خود را نمیگیرند.
تفاوت اصلی افراد مهرطلب و مهربان نیز در همین است؛ افراد مهربان کاری که میکنند را دلی انجام میدهند در صورتی که مهرطلبها در برابر کاری که انجام میدهند انتظار جبران دارند.
رفتار با افراد مهرطلب
طبیعتاً رفتار با این افراد کار سختی است چرا که افراد مهرطلب خودشان باید سراغ درمان را گرفته و مورد معالجه قرار گیرند.
افراد مهرطلب عزت نفس پایینی دارند و به شدت احساس خودکمبینی میکنند پس برای رفتار با یک مهرطلب اول از همه اجازه دهید خود فرد کارهایش را انجام دهد چرا که این موضوع باعث میشود فرد احساس مسئولیت و خودکارآمدی کند و ثانیا حس خوب به او منتقل کنید؛ افراد مهرطلب به بدبختنمایی عادت دارند پس باید به این افراد عزت نفس تزریق کرد.
راهکاری برای رهایی از مهرطلبی
ما از زمانی که به دنیا میآییم یکسری فرمانهایی در ذهن خود داریم که هر روز تقویت میشود؛ حال یک خودکار و کاغذ بردارید و این فرمانها را بنویسید و یکبار برای همیشه به آنها طور دیگری پاسخ بدهید!
: این فرمانها عبارتند از
همیشه باید انتظار و خواستههای دیگران را برآورده کنم؛
باید مراقب تمام افرادی که به نوعی با آنها در رابطه هستم باشم؛
باید گوش شنوایی برای همه باشم و خیلی خوب به مشکلاتشان گوش کنم و تمام تلاشم را برای حل مشکلاتشان انجام دهم؛
باید همیشه و تحت هر شرایطی خوب و مهربان باشم و کاری نکنم کسی از من ناراحت شود؛
همیشه اولویت با دیگران است؛
هیچوقت به هیچکس نباید نه بگویم؛
هیچوقت نباید کسی را از خودم ناامید کنم؛
باید همیشه شاد و خوشحال باشم، نباید هیچوقت ذرهای ناراحت باشم یا به کسی نشان دهم که ناراحت هستم؛
باید همیشه همه را از خود راضی نگه دارم و تمام تلاشم را کنم که دیگران از من راضی باشند؛
هیچوقت نباید از کسی بخواهم برای من کاری انجام دهد.
لطفاً این مواردی که نوشتهاید را با صدای بلند بخوانید و فریاد بزنید چون خیلی از این بایدها و فرمانها مواردی هستند که شما سالها با خود فکر کردید و باور کرد اینها همان کارهای درستی هستند که باید انجام دهید به همین دلیل باید آنها را فریاد بزنید تا بفهمید که اشتباه هستند و احساس گناهی که پشتی این بایدها است را درک کنید.
وقتی نبایدها را نوشته و با صدای بلند تکرار کردید وقت آن شده که بازنویسی کنید؛ بازنویسی! نه رونویسی؛ یعنی یک بار دیگر از اول و دقیق فکر کنید که کجای این بایدها و باورها اشتباه بوده، چه مشکلاتی داشته و چطور میتوان آنها را درست کرد
بازنویسی نبایدها؛ مهرطلبی
وقتی گفته میشود بازنویسی منظور این نیست که “باید” را خط بزنید و “نباید” اضافه کنید. باید به این باور برسید که این دستوری که در ذهن شما بوده یک دستور اشتباه بوده است که تا الان سعی میکردید مرتبا به آن عمل کرده و به آن وفادار باشید.
حال چطور باید این کار را انجام دهید؟ به عنوان مثال باور اول این بوده است که “باید به انتظارات دیگران احترام بگذارم”؛ حال اگر بخواهیم این مورد را بازنویسی کنید باید چطور آن را بنویسیم؟ در ابتدا کمی به آن فکر کنید سپس میبینید که این طور نیست و هر زمان که بخواهید به انتخاب خودتان و اگر در توان شما بوده انتظارات دیگران را برآورده میکنید.
در اینجا ما یک بار از اول این دستورات را نوشتیم، روی هر کدام تامل کردیم و بر اساس باورهای جدید آن را بازنویسی کردیم.
وقتی برای بار اول این موارد را مینوشتید، احتمالاً به این فکر میکردید که “این موارد چه مشکلی دارند”؟ یا این که با خود میگفتید “ما سالهاست این کارها را انجام میدهیم و درستش هم همین است”؛ اما لطفاً یک بار دیگر با دقت به آن فکر کنید که چرا تصور میکنید حتماً باید همین طور رفتار کنید و همه را راضی نگه دارید؟
اینها بایدهایی است که جامعه در ذهن ما جا انداخته است یعنی انسان خوب کسی است که تلاش میکند همه را راضی نگه دارد.
باور کنید شما انسان خوب و ارزشمندی هستید حتی اگر نتوانید هیچکسی را راضی نگه دارید.
باور کنید که این تصور و ذهنیت اشتباهی است و باعث میشود هر زمان که نتوانید برای کسی کاری انجام دهید فکر میکنید انسان بد و به درد نخوری هستید.
این که ما بتوانیم به بقیه کمک کنیم بسیار عالی است و قطعا باید این کار را انجام دهیم چرا که ما فقط برای خودمان زندگی نمیکنیم اما همه اینها در صورتی است که بتوانیم؛ نه این که وقتی نمی توانیم حال خودمان را بد کنیم؛ یعنی در حالی که نمیتوانیم برای کسی کاری کنیم به فرد قول میدهیم و از همینجا اضطراب ما شروع میشود.
پس برای یک بار هم که شده روی خودتان کار کنید، پرونده مهرطلبی خود را ببندید، نه گفتن را بیاموزید، خود را تبدیل به یک شخص کنید و به یک “من” بهتر تبدیل شوید تا دیگر درگیر این موضوع نباشید.
وابستگی
وابستگی به معنی نیاز است و فرد وابسته فردی است که به حضور و تایید دیگران نیازمند است و تا مورد تایید شخص نباشد، حال خوبی پیدا نمیکند.
حال شاید سوال پیش بیاید که چطور بفهمیم شخصیت وابستهای داریم؟؟
شخصیت وابسته
اگر کسی وارد زندگی شما شد و تمام علایق و آرزوهای او تبدیل به علایق و آرزوهای شما شده است، عملاً دارید خود را از دایره توجهتان خارج میکنید، دیگر منیت وجود ندارد و فکر میکنید کسی هست که هر تصمیمی که بگیرد شما آن را انجام میدهید، پس شما فرد وابستهای هستید.
آدم وابسته یعنی کسی که از خود اختیاری ندارد، اختیاراتش را به کس دیگری میدهد و خواست دیگری را خواستهی خود میداند.
علل تحقیر در رابطه
خیلیها فکر میکنند که رابطه عاطفی با عشق ساخته میشود و هر قدر محبت بیشتر باشد یعنی عشق بیشتری وجود دارد و رابطه بهتری دارند.
این موضوع تا حدی که این عشق و محبت دوطرفه باشد درست است اما زمانی که افراد رابطهای را تجربه میکنند که یکطرفه است و بیش از حد عشق میورزند، همه جوره طرف مقابل را تایید میکنند و دائم حتی برای اشتباهاتی که مرتکب نشدهاند عذرخواهی میکند یعنی یک فرد مهرطلب هستند.
این افراد رفتارهایی از خود نشان میدهند که باعث میشود رابطه را از بین ببرند که در زیر آنها را توضیح میدهیم اما قبل از آن توجه کنید اگر در رابطهای هستید که تحقیر میشوید باید بدانید تا زمانی که شما اجازه ندهید هیچکس حق ندارد به شما توهین کند این شما هستید که اجازه چنین چیزی را میدهید.
چون افرادی که به دنبال راضی کردن دیگران هستند بیشتر از این که به فکر خودشان باشند
به فکر طرف مقابلشان هستند و بیشتر از این که به خودشان اهمیت دهند به دیگران بها میدهند.
خیلی از افرادی که با آنها در ارتباط هستیم ممکن است افراد خوبی نباشند و این که ما بیش از حد به آنها ب
ها دهیم و تاییدشان کنیم باعث میشود به آنها این پیام را دهیم که من آدم سادهلوحی هستم
و هرطور که بخواهی میتوانی با من برخورد کنی و هر قدر بخواهی توهین و تحقیر کنی. مجموعه این رفتارها باعث میشود پس از مدتی می بینیم که در کنار یک آدم پرخاشگر زندگی می کنیم
به گردن گرفتن تمام تقصیرات؛
مورد بعدی این است که شما در رابطه گناه همه چیز را به گردن میگیرید و فکر میکنید
اگر همه چیز را خود به عهده بگیرید بیشتر قدر شما را میداند، بیشتر شما را دوست خواهد داشت،
رابطه بهتری خواهید داشت و مشکلی در رابطه شما پیش نخواهد آمد؛
در حالی که آدمها وقتی دچار اشتباهی میشوند خودشان میدانند که اشتباه کردند و حتی گاهی منتظرند که با آنها برخورد شود.
وقتی شخص اشتباهی میکند و ما عذرخواهی میکنیم نشاندهنده این است که من آدم سادهلوحی هستم
یا آزادی این که “هر طور که تو خواستی با من رفتار کنی” را به او میدهی؛
پس اصلاً فکر نکنید که اگر همه چیز را به گردن بگیرید زندگی خوب و بهتری خواهید داشت.
سرزنش کردن؛ مهرطلبی
در زندگی مشترک اگر شما یا همسرتان مرتکب خطایی شوید
یکی از طرفین خشمگین میشود و میخواهد خشم خود را ابراز کند و معمولاً یکی از روشهای ابراز خشم سرزنش کردن است؛
وقتی طرف مقابل دائما سرزنش شود و این عادت را در خودش جا بیندازد و از خود دفاع نکند
پس از مدتی این فرد تبدیل به یک شخصی میشود برای قبول کردن تمام تقصیرات؛
حتی اگر اشتباهی نکرده باشد، کسی که همیشه میپذیرد مقصر است!
حتی اگر اتفاقی خارج از حیطه مسئولیت فرد افتاده باشد و به او مربوط نشود
فرد کسی است که قبول میکند و در مقابل همسرش چون عادت کرده است
که خشم اش را روی او خالی کند خیلی راحت پس از هر مشکلی تقصیرها را به گردن او میاندازد؛
اتفاقی که میافتد این است که فرد پس از مدتی احساس میکند با یک شخص مقصر زندگی میکند،
کسی که خودش هم نمیداند تمام مشکلات از طرف اوست؛
هیچگاه کسی فکر نمیکند که شما از مهربانی و گذشت همه چیز را به گردن میگیرید.
معمولاً در روابط عاطفی و زندگی مشترک هنگامی که مشکل پیش میآید
هر دو طرف مقصر هستند پس به اندازه خطایی که کردید عذرخواهی کنید
نه این که جوری تقصیرات را بپذیرد که طرف مقابل فکر کند خطایی نداشته است.
انکار خشم؛ مهرطلبی
گاهی هم افراد به اشتباه با انکار خشم خود باعث میشوند که این خشم را فرو میبرند
و آن را به لایههای زیرپوستی خود منتقل میکنند؛ یعنی خشمی که به راحتی میتوانست در قالب یک اعتراض ابراز شود تبدیل به خشم خیلی بزرگتری میشود. چون افراد مهرطلب توقع دارند که در مقابل مهربانیای که میکنند پاسخی بگیرند
اما وقتی چیزی که میخواهند را دریافت نکنند
ابراز محبت خود را متوقف میکنند و این توقف به رابطه جنسی نیز کشیده میشود.
این موضوع به نوعی خشم زیرپوستی نام میگیرد؛ یعنی شخص خشم خود را ابراز نمیکند و چون طرف مقابل متوجه تغییر رفتار میشود او نیز به نوعی خشمگین و عصبانی خواهد شد.
صحبت کردن مسئله مشکلی نیست؛ پس لطفاً حرف بزنید!
خشم خود را ابراز و بیان کنید، اجازه ندهید یک مسئله کوچک تبدیل به یک خشم زیرپوستی شود
و زندگیتان را از بین ببرد؛ ابراز نکردن این خشمها از همسر یک موجود عصبانی میسازد.
بازی کردن در نقش قربانی؛
سوالی که در این مورد مطرح میشود این است
که وقتی طرف مقابل از عصبانی و ناراحت است آیا شما هم باید
مانند او رفتار کنید و زندگی را نابود کنید؟
خیر؛ شما نه باید آن قدر سکوت کنید که وارد نقش قربانی شوید
و نه باید بیش از حد به جنگ بپردازید.
در بخش قبلی هم گفته شد که صحبت کردن کار سختی نیست؛
پس خیلی راحت وارد بحث با همسرتان شوید،
مسئلهای که موجب خشم و عصبانیت وی شده را جویا شوید،
بپرسید چه کمکی میتوانید کنید و یا در این مسئله به چه اندازه مقصر هستید.
اگر شما نقشی در این عصبانیت دارید عذرخواهی و جبران
میکنید اما اگر این موضوع به شما مربوط نمیشود
قرار نیست که همه چیز را به گردن بگیرید و نقش یک قربانی را بازی کنید
چرا که موجب میشود به عصبانیت فرد افزوده شود.
تایید کردن؛ مهرطلبی
یعنی هر موضوعی که همسر یا پارتنر مطرح میکند، شما تایید میکنید.
در نگاه اول به نظر این موضوع احترام گذاشتن و خوب به نظر میآید
اما مشکل از جایی شروع میشود که شما حرفهای اشتباه شخص را تایید میکنید
و تایید دائمی از سمت شما فرد را .کند در یک رابطه عاطفی تا زمانی که یکی از طرفین
عقبنشینی کند طرف دیگر پیشروی میکند؛ نکنید!
فکر نکنید عقب نشینی کردن به نفع شماست! اگر میخواهید کاری انجام دهید نفعتان در این است که
همان جایی که هستید بایستید و از حق خود دفاع کنید
چرا که فرد مقابل شما نیزهیچوقت پیشروی خود را متوقف نمیکند.
تا زمانی که شما در یک رابطه عاطفی قدر خود را ندانید،
احساس ارزشمندی نکنید و به طرف مقابل بیش از حد بها دهید به خودتان ظلم میکنید و
عزت نفس خود را از بین میبرید در ادامه با نکاتی همراه شوید
که باعث میشود در رابطه قدرتمندتر پیش بروید
نکته مهم این است که نباید به کارهای اشتباه همسرتان پاداش دهید یعنی وقتی فرد خطایی میکند
و شما سعی می کنید آن را زیر چشمی رد کنید
برای او به این معنی است که به او پاداش میدهید
و این رفتار را قبول دارید و مجاز است که آن را تکرار کند؛ پس لطفاً پاداش ندهید،
تنبیه در نظر بگیرید، اگر لازم بود توبیخ کنید،
توضیح بخواهید، از حق خود دفاع کنید،
اجازه ندهید به شما توهین شود، تقصیر همه چیز را به گردن نگیرید و از نقش قربانی خارج شوید.
اگر قبول کنید که همیشه حق با همسرتان است یعنی خود را تبدیل به یک خطاکار ابدی میکنید!
آرزوهای من برای تو
من برای تمام آدمها حال خوب آرزو میکنم، برای تمام قفلها کلید و
برای تمام دلها آرامشی که تمامنشدنی باشد؛ برای تمام آدمها آرزو میکنم که عاشق شوند؛
عاشق آدمها و چیزهای خوب. آرزو میکنم هر صبح که چشم باز کردند به اشتیاق هدفی لبخند بزنند، تلاش کنند و امیدوار باشند که رسیدند. آرزو میکنم برای تمام آدمها که زندگی میکنند نگران نباشند
آرزو میکنم همه یک نفر را داشته باشند که دوستشان داشته باشد که
بگوید نگران چیزی نباش درستش میکنیم. آرزو میکنم عمرها طولانی باشد و زیستنها عمیق. آرزو میکنم روزی برسد که همه به آرزوهایشان برسند
و شهر پر باشد از آدمهای آرام و خوشبختی که هیچ آرزویی ندارند.
مجموعه پناهآکادمی برای کمک به شما محصول آموزشی “من بهتر” را طراحی کرده است؛ برای دریافت کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید