ترک شدی؟ عکسالعملت کاری میکنه برای دوباره بهدست آوردنت بجنگه.
ترک شدی؟
احساسات مختلف وقتی کسی تو رو ترک میکنه:
وقتی کسی تو رو ترک می کنه؛ احساسات متفاوتی را تجربه میکنی. اولین احساسی که تجربه میکنی معمولاً احساس وحشته.
ترس ازدستدادن کسی که زنده است و بهدستآوردن براش مسئله نیست. کسی که وجود داره؛ اما دیگه تو رو نمیخواد …
تو لحظهای که ترک میشی، به طور غریزی ناخودآگاه تصمیم میگیری که براش بجنگی و برای رابطهای که خیلی ادامهاش واست اهمیت داره مبارزه کنی.
اما این تقلا کردن و جنگیدن برای حفظ رابطه تصمیم خطرناکیه.
این وظیفهٔ تو نیست که چیزی که اون خراب کرده رو درست کنی!
یه نکتهای هست که ازت میخوام با تمام وجود درکش کنی. این وظیفهٔ تو نیست که چیزی که اون خراب کرده رو درست کنی. بهش فکر کن. اون یه چیزی رو شکست و کاملاً متلاشی کرد. اون رابطه تون رو خراب کرد. راههای زیادی برای ازبینبردن رابطه وجود دارد درسته؟
تصور کن بهت خیانت کرد؛ تو به این قضیه بهعنوان بدترین کار برای زیر پا گذاشتن مرزهای رابطتون نگاه میکنی. خوب پس چرا به این قضیه به این صورت نگاه نمیکنیم که کسی ما رو ترک کرد، کسی که غیبش میزنه، در واقع داره خودش رو خراب میکنه و به خودش آسیب میزنه؟
این زیر پا گذاشتن یه حقیقتیه که ما حفظش کردیم، حقیقتی که من و تو قویتر از هر مشکلی هستیم؛ من و تو موفق خواهیم شد. من و تو کاری رو میکنیم که آدمهای کمی موفق میشن انجامش بدن.
حقیقت تلخ اینه که بیشتر خانمها در زمان جدایی تمام تلاششون رو میکنن تا رابطهای که خراب شده رو درست کنن.
ذهنیتت رو کاملا تغییر بده
من ازت می خوام که ذهنیتت رو در مورد این قضیه کاملاً تغییر بدی.
وقتی یه مردی با شما به هم میزنه؛ در واقع تمام نیروش رو از دست میده.
این رابطه دیگه بهش تعلق نداره، در حقیقت اگر اون رابطه رو میخواد خودش باید برای بهدستآوردن دوباره رابطه بجنگه. این یک رقابتی هست که اون باید تلاش کنه و پیروز شه.
باید به این نتیجه برسه که این رابطه رو اون خراب کرده
تنها دلیلی که باعث میشه اون برای بهدستآوردن شما تلاش کنه و بجنگه؛ اینه که بفهمه و به این نتیجه برسه که این رابطه رو اون خراب کرده.
تو در ترک شدنت مقصر نیستی
حالا چطور متوجه موضوع میشه؟ تو باید فکرت و در این باره عوض کنی. باید پروسه پذیرش این واقعیت رو شروع کنی که مرتکب اشتباهی نشدی.
تو فکر کردی رابطه تون واسه همیشه پایداره . تو فکر میکردی با کسی هستی که حاضره همه کار واست بکنه، اما مشخص شد که اینجوری نیست.
این واقعیت تلخ دوره جداییه و ما دلمون نمیخواد بپذیریم، اما از سوی دیگه پذیرش این واقعیت باعث میشه که احساس رها شدن و آزادشدن داشته باشیم.
در واقع چیزی که خیلی دردناکه اینه که فکر کنی اون کسیه که قراره همیشه کنارش باشی و بعدش تو رو ترک میکنه.
واقعیت نداره درسته؟
تقدس رابطه کی ازبین میره؟
نکتهای که در مورد رابطهتون خیلی مقدس و مهم بود این بود که به همدیگه وفادار خواهید بود.
حالا این شخص دیگه نیست؛ بنابراین تقدس رابطه از بین رفت. قبول کن که تو رابطه مهمی رو از دست ندادی.
مشخص شد که این رابطه مهم زندگیات نبود. پذیرش این واقعیت آغاز آرامش درونیه. پذیرش این واقعیت تو رو تو زندگیات به جلو هل میده.
نقطه عطفی برای انجام کارهای جدید، آشنا شدن با آدمهای جدید، تجربهکردن شیرینی زندگی دوباره و …
وقتی اون میبینه با قضیه بهراحتی کنار اومدی، اون میفهمه که واقعا یه چیز رو خراب کرده.
پیبردن به همین نکته باعث میشه اون فکرش رو عوض کنه و ارزش رابطهای که با شما داشت رو بفهمه و بهخاطر دوباره بهدستآوردن اون رابطه بجنگه.
اگه شما بهدنبال روشهای عملی هستین برای اینکه دقیقا چیزی که الان دربارش حرف زدم رو انجام بدین، پروسه پذیرش رو شروع کنید،
به جلو حرکت کنید و زندگیتون رو از نو، قدرتمندانه بسازید..
دیدگاهتان را بنویسید