دوست معمولی؛ آیا می‌تونم با پارتنر قبلی دوست معمولی باشم؟

آیا می‌تونم با پارتنر قبلی دوست معمولی باشم؟

 

یکی از پرتکرارترین سؤالاتی که از من پرسیده می‌شود؛ این هست که آیا می‌توانم با پارتنر قبلی دوست معمولی باشم؟

در این سری از ویدیوهای کوچینگ روابط عاطفی سعی کردم به طور کامل به این سؤال جواب بدم.

مسعود علی‌پناه روان‌شناس بالینی کوچ روابط عاطفی

مشاهده ویدئو در وب سایت آپارات

 


آیا می‌تونم با پارتنر قبلی دوست معمولی باشم؟

امروز می‌خوایم راجع به این صحبت کنیم که آیا می‌شه با پارتنر قبلی به‌عنوان دوست معمولی وارد رابطه شد یا نه؟

اولین چیزی که تو این زمینه باید تکلیفش رو با خودمون روشن کنیم اینه که آیا ما داریم از یک رابطهٔ جدید حرف می‌زنیم؟

یا صرفاً می‌خوایم یک دوستی معمولی رو پیش ببریم؟

 


اینجا ما دودسته از افراد رو داریم:

دسته اول:

یک دسته از این افراد کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته با هم در ارتباط‌‌‌اند. یعنی پارتنر قبلی‌شون به طور مثال همکارشونه یا رئیسشونه یا بر عکس و یا ارتباطاتی ازاین‌دست با هم دارند. خب در اینجا شما با هم‌دیگه رابطه دوستانه‌ای دارید. یعنی رابطه خاصی ندارید و مجبورید که با هم رابطهٔ دوستانه‌ای داشته باشید …

موضوعی که امروز می‌خوام در موردش صحبت کنم شامل این افراد نمیشه.

 

دسته دوم:

این موضوع راجع به افرادی هست که قبلاً رابطهٔ عمیقی داشتند و الان هیچ رابطه‌ای با هم ندارند و هیچ جا هم‌دیگه رو نمی‌بینند،

اما می‌خوان برگردن، نه به یک رابطه بلکه با عنوان یک دوست معمولی.

حالا ما می‌خوایم‌ بررسی کنیم ببینیم که آیا اصلاً شدنی هست که یک نفر که تا چند ماه قبل عشق شما بوده و رابطه خیلی صمیمی و آتشینی بین شما بوده و به هر دلیلی این رابطه بهم خورده، ‌الان امکانش هست که این رابطه تبدیل به یک رابطهٔ معمولی بشه؟

اگه بخوایم بگیم که آیا باید این دوستی معمولی رو به‌صورت خیلی عادی ادامه بدیم یا نه، خوبه که قبلش چند تا موضوع رو باز کنیم که بدونیم داریم راجع به چی حرف می‌زنیم.

دوست شدن و یا دوست موندن اینجا دقیقاً به این معنیه که ما دیگه هیچ دشمنی‌ای با اون شخص نداریم.

چون بالاخره قبلاً این رابطه از دوستی به دشمنی تغییر کرده. فرض من بر این هست که شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید این فکر رو دارید که حالا بد نیست یک دوستی معمولی داشته باشیم و فقط در حد صحبت‌کردن باشه و هیچ‌چیز دیگه ای نباشه.

اگر بشه که ۲ نفری که قبلاً یک رابطه بسیار عمیق عاشقانه‌ای داشتند و به هر دلیلی این رابطه تموم شده، به این نقطه برسند که این رابطه رو با هم داشته باشند خیلی خوبه.

این نشون می‌ده‌ که شما چقدر به بلوغ فکری رسیدید که می‌تونید کنار بیاید با مسئله رهاکردن عشق و…

 


می‌تونم کنار بیام؟

ولی کم‌تر کسی هست یا حداقل من ندیدم کسی رو که بتونه با این موضوع به‌راحتی کنار بیاد و نه مشکلی برای خودش به وجود بیاره و نه برای طرف مقابل.

چون تو نگاه اول شما می‌گید که اتفاق خاصی قرار نیست بیفته.

قراره یک رابطه معمولی داشته باشیم و حال هم رو بپرسیم و هرازگاهی با هم صحبت کنیم. اما در واقعیت وقتی وارد این رابطه میشید این‌طور نیست که فقط از حال هم خبر داشته باشید.

حالا اگر به این نقطه رسیدید که می‌تونید بگید من کاری به زندگی شخصی این آدم ندارم و اون می‌تونه مسیر خودش رو تو زندگی بره و من هم زندگی خودم رو دارم و راه خودم رو دارم می‌رم؛ در این صورت ۴ سؤال هست که باید از خودتون بپرسید. اگر به جواب‌های درستی رسیدید برید و این رابطه رو برقرار کنید.

فقط قبلش یک شرط و یک شاخصه‌ای هست که باید رعایت کرده باشید و بعد وارد جواب دادن به این سؤالات شید.

اون شرط هم اینه که حداقل ۹۰ روز یا ۳ ماه از قطع رابطه شما گذشته باشه

و تو این مدت کوچک‌ترین ارتباطی بین شما وجود نداشته باشه. چون در غیر این صورت شما قطع ارتباط نکردید. این بیشتر اسمش قهر کردن هست تا قطع ارتباط!

 


بریم سراغ ۴ سؤالی که باید از خودتون بپرسید

سؤال اول

اگر شما به‌عنوان یک دوست معمولی با این آدم وارد ارتباط شدید و بعد متوجه شدید که این آدم با یک شخص جدید وارد یک رابطه شده و یا می‌خواد بشه، چه حالی پیدا می‌کنید؟

آیا به‌راحتی با این موضوع کنار میاید؟ یعنی کسی هستید که اگر بهتون بگه من فردا با دوست پسر یا دوست‌دخترم قرار دارم و می‌خوام برم بیرون، خیلی عادی برخورد می‌کنید و می‌گید که برو خوش بگذره؟ یا می‌ریزی بهم؟

اگه طاقتش رو نداری و اگر شنیدنش حالت رو بد می‌کنه لطفاً قبل از اینکه برای دوست معمولی شدن اقدام کنی، یک خرده بیشتر بهش فکر کن.

چون اذیت میشی. چون باید شاهد خوشبختی، ‌ارتباط و عشق‌بازی کسی که قبلاً عاشقش بودی با کس دیگه ای باشی …

اگه قرار باشه دوست معمولی باشی و برگردی به دنیای مجازیش و تو شبکه‌های اجتماعیش حضور داشته باشی باید شاهد عکس‌ها و استوری‌های اون با کس دیگه ای باشی!

آیا می‌تونی با این قضیه کنار بیای؟ اگر بتونی و مشکلی برات پیش نیاد و احیاناً به سرت نزنه که فضولی کنی و ازش سؤال کنی که خب چرا آن‌قدر زود و … و ازاین‌قبیل سؤال‌ها، شما قطعاً به این بلوغ فکری رسیدی و می‌تونی یک دوست معمولی خیلی خوب براش باشی.

 

 


سؤال دوم

آیا زمانی که رابطتون تموم شد همه چیز بین شما به‌خوبی و خوشی پیش رفت؟

یعنی گفتید که ما به درد هم نمی‌خوریم و خداحافظ، ‌همین؟ یا این‌که همه چیز رفت رو هوا؟

یعنی رابطتون با یک دعوای مجازی یا فیزیکی یا هرچی تموم شده که در این صورت احتمالاً یکی‌تون داره برمی‌گرده تو رابطه که انتقام بگیره و یا اگر انتقام هم نباشه، یک جایی این حرف‌ها زده میشه که اون روز چرا اون حرف رو زدی؟ اون چه کاری بود که کردی و…

اگه رابطتون این‌طوری تموم شده و حتی یک سال هم ازش گذشته، امیدی به بهبودش نیست.

البته ما درباره بهبود رابطه صحبت نمی‌کنیم. به شکل دوست معمولی هم بعید هست که بتونید ادامه بدید و موفق شید.

احتمالاً تو چند روز اول بتونید نمایش یک دوست معمولی رو بازی کنید؛ اما مطمئناً بعد از چند وقت حرف‌های تو سینه‌تون، زده می‌شه

 

 

البته اگر شما جز این دسته از افراد نیستید شامل این مورد نمی‌شه و می‌تونید دوست‌های خوبی برای هم باشید.

 


سؤال سوم

هدفتون از این رابطه به‌عنوان یک دوست معمولی چیه؟ و مهم‌تر آیا هدفتون این نیست که شخص مقابل نقش یک حامی احساسی رو براتون بازی کنه؟

چون یک زمانی عشق شما بوده و رابطه خوبی با هم داشتید و حس خوبی ازش می‌گرفتید.

احیاناً فکر نمی‌کنید می‌تونه همون روزها دوباره تکرار بشه، دوباره سنگ صبور خوبی برای شما باشه؟

هر زمانی که حالتون گرفته بود می‌تونه با حرفاش حالتون رو خوب کنه؟

اگه به دنبال این هستید که چنین نقشی رو براتون بازی کنه سخت در اشتباهید.

شما از یک دوست معمولی هیچ‌وقت نمی‌تونید این توقع رو داشته باشید.

پس اگه دنبال یک حامی احساسی هستید لطفاً توی دوستانتون بگردید و یکی دیگه رو پیدا کنید.

اگه شما توقع داشته باشید که اون آدم وارد این رابطه بشه و بعد از یک مدت این نقش رو برای شما بازی کنه، دارید خودتون رو گول می‌زنید و کمی هم توقع بی‌جایی از اون بنده خدا دارید که باعث میشه بعد از مدتی حالتون بد بشه.

اگر چنین توقعی ندارید می‌تونید دوست معمولی خیلی خوبی برای هم باشید.

 


سؤال چهارم، سؤال آخر و خیلی مهم

آیا احیاناً شما این رابطه رو به‌خاطر این نمی‌خواید که به این آدم ضربه بزنید؟

خیلی از افراد وقتی توی یک رابطه‌ای پس‌زده می‌شن؛ تا مدت‌ها توی این فکر هستن که اگه یک‌بار دیگه به این رابطه برگردم، یک کاری می‌کنم دوباره عاشقم شه، وابسته شه و دوباره همون حس قبلی رو به من پیدا کنه. وقتی که خیالم راحت شد همون‌طوری دوستم داره، این بار من می‌ذارم و میرم.

حالا بعضی‌ها این‌جوری می‌خوان انتقام بگیرن. بعضی‌ها هم بالاخره تو این مدت دستاوردهایی داشتن و می‌گن می‌خوام اون طرف بدونه که این موفقیت‌ها رو به‌دست آوردم و می‌خوان به یک نحوی این رو بهش برسونن.

این رابطه هم بهترین حالتی هست که بعد از یک مدت بیان بگن آره از وقتی تو رفتی به چه چیزهایی رسیدم، چه زندگی‌ای برای خودم درست کردم و … اصلاً یک رابطه جدید ساختم که بیاوببین! نیستی که ببینی چه جواهری رو از دست دادی!

اینجا هم احتمالاً جواب نمی‌ده براتون، به‌خاطر این‌که قطعاً در جواب مواردی رو می‌شنوی که حالت رو بدتر می‌کنه. چون اون هم که نمی‌گه چقدر خوب! چقدر عالی! برات آرزوی موفقیت می‌کنم.

حتی شده به‌دروغ می‌گه که توی این ۳ ماه نمی‌دونی که‌چه‌ها گذشت بر من و…


و در آخر:

این می‌شه که اون یک‌ذره یاد و خاطره گرامی‌ای هم که برای هم داشتید میره رو هوا. پس کلاً جواب من همون اول هم نه بود و الان هم نه هست.

چون بعید می‌دونم کسی باشه که به این سؤالات جواب صحیح بده و مثلاً بگه که من می‌خوام شاهد این باشم که طرفم روزبه‌روز داره موفق‌تر میشه و من هم روزبه‌روز خوشحال‌تر می‌شم.

مگه می‌شه که یک نفری که عشق شما بوده و الان داره موفق‌تر میشه و وارد رابطه با آدمای دیگه می‌شه؛ شما خوش‌حال شید و هیچی هم نگید؟!

این خیلی خوبه ها. من اصلاً نمی‌خوام بگم این ایرادی داره.

اما آدمی که انقدر به بلوغ عاطفی و فکری رسیده باشه نداریم. یا حداقل من ندیدم. اگر دیدید به من هم معرفی کنید.

1 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام. من بنا به تجربه شخصی خودم کاملا با ارتباط و دوستی با شریک عاطفی و عشقی افراد مخالفم. متاسفانه هیچ گونه دوستی سالمی بعد از پایان یک رابطه عاطفی بین دو نفر وجود ندارد. هر کسی هر چیزی غیر از این را عنوان دوستی و ارتباط برقرار کردن بنامد بدور از واقعیت هست.واقعیت این است که فرد وقتی نمی‌توانند شخصی بهتر از قبل را پیدا و جایگزین عشق قبلی اش کند یادش می‌افتد که چیزی در گذشته داشته که حالا ندارد. و آن متاسفانه علت تمایل به برقراری ارتباط با شخص گذشته است. نیازی که با فرد جدید برآورده نشده.

دیدگاهتان را بنویسید